مکانیسم خوردگی فلزات
دید کلی
یکی از مهمترین راههای قطع وابستگی غیر ضروری ، شناخت مشکلات و موانع و راههای
تقلیل اثرات سوء آنها میباشد. به همین قیاس ، در صنعت و بخصوص صنایع کشور ما ،
برای جلوگیری از هدر رفتن منابع مالی و انسانی که یکی از پیامدهای آن ، تقویت هر
چه بیشتر بندهای وابستگی میباشد، لازم است تا نقاط ضعف صنعت را بخوبی بشناسیم و
در آن راستا ، به تقویت هر چه بیشتر توان علمی خود بپردازیم.
خوردگی یکی از موارد معدودی است که اثر خود را نه تنها در مراحل طراحی ، ساخت و تولید
و بهره برداری نمایان میسازد، بلکه مبالغ عظیمی را نیز در مرحله حفاظت و نگهداری
به خود اختصاص میدهد.
آسیبشناسی صنعت
برای شناخت صحیحتر خوردگی و اهمیت آن باید به آسیبشناسی صنعت پرداخت، زیرا یکی
از مهمترین عواملی که گریبانگیر رشد صنایع و به خصوص صنایع ایرانی میباشد، عدم
درک عمیق مساله خوردگی است. شاید بتوان دو دلیل عمده برای این بیعنایتی برشمرد:
• در رابطه با ضرر و زیانهای وارد آمده توسط خوردگی به صنایع ، نه
تنها آمار مستند بلکه حتی تخمینهای رسمی مستند و قابل انکار وجود ندارد، لذا مشخص
نیست که خوردگی چگونه به آرامی اما بطور مداوم ثروتهای ملی را هدر میدهد.
• ابعاد فاجعه انگیز خوردگی از نظر اتلاف ماده و انرژی و ضرر و
زیانهای زیست محیطی روشن نیست. لذا اکثرا با تصور اینکه مسائل مالی مربوط به
خوردگی در بررسیهای مالی- اقتصادی در سر فصل استهلاک دیده میشوند، از ابعاد واقعی
قضیه بیخبر میمانند و در نتیجه اهمیت مساله همواره در هاله ای از ابهام باقی میماند.
خوردگی ( Corrosion ) ، اثر تخریبی محیط برفلزات و آلیاژها میباشد. خوردگی ، پدیدهای خودبهخودی است و همه مردم در
زندگی روزمره خود ، از بدو پیدایش فلزات با آن روبرو هستند. در اثر پدیده خودبهخودی
، فلز از درجه اکسیداسیون صفر تبدیل به گونهای با درجه اکسیداسیون بالا میشود.
M ------> M+n + ne
در واقع واکنش اصلی در انهدام فلزات ، عبارت از اکسیداسیون فلز است.
تخریب فلزات با عوامل غیر خوردگی
فلزات در اثر اصطکاک ، سایش و نیروهای وارده دچار تخریب میشوند که تحت عنوان خوردگی مورد نظر ما نیست.
فرایند خودبهخودی و فرایند غیرخودبهخودی
خوردگی یک فرایند خودبخودی است، یعنی به زبان
ترمودینامیکی در جهتی پیش میرود که به حالت پایدار برسد. البته M+n میتواند به حالتهای مختلف گونههای فلزی با اجزای مختلف ظاهر شود.
اگر آهن را در اتمسفر هوا قرار دهیم، زنگ میزند که
یک نوع خوردگی و پدیدهای خودبهخودی است. انواع مواد هیدروکسیدی و اکسیدی نیز میتوانند
محصولات جامد خوردگی باشند که همگی گونه فلزی هستند. پس در اثر خوردگی فلزات در یک
محیط که پدیدهای خودبهخودی است، اشکال مختلف آن ظاهر میشود.
بندرت میتوان فلز را
بصورت فلزی و عنصری در محیط پیدا کرد و اغلب بصورت ترکیب در کانیها و بصورت کلریدها و سولفیدها و غیره یافت میشوند
و ما آنها را بازیابی میکنیم. به عبارت دیگر ، با استفاده از روشهای مختلف ،
فلزات را از آن ترکیبات خارج میکنند. یکی از این روشها ، روش احیای فلزات است. بعنوان مثال ، برای بازیابی مس از ترکیبات آن ، فلز را بصورت سولفات مس از ترکیبات آن خارج میکنیم
یا اینکه آلومینیوم موجود در طبیعت را با روشهای شیمیایی
تبدیل به اکسید آلومینیوم میکنند و سپس با روشهای الکترولیز میتوانند آن را
احیا کنند.
برای تمام این روشها ، نیاز
به صرف انرژی است که یک روش و فرایند غیرخودبهخودی است و یک فرایند غیرخودبهخودی
هزینه و مواد ویژهای نیاز دارد. از طرف دیگر ، هر فرایند غیر خودبهخودی درصدد
است که به حالت اولیه خود بازگردد، چرا که بازگشت به حالت اولیه یک مسیر خودبهخودی
است. پس فلزات استخراج شده میل دارند به ذات اصلی خود باز گردند.
در جامعه منابع فلزات محدود
است و مسیر برگشت طوری نیست که دوباره آنها را بازگرداند. وقتی فلزی را در اسید حل
میکنیم و یا در و پنجره دچار خوردگی میشوند، دیگر قابل بازیابی نیستند. پس
خوردگی یک پدیده مضر و ضربه زننده به اقتصاد است.
جنبههای اقتصادی فرایند خوردگی
برآوردی که در مورد ضررهای خوردگی انجام گرفته، نشان میدهد سالانه هزینه تحمیل شده از سوی خوردگی ، بالغ بر 5 میلیارد دلار است. بیشترین ضررهای خوردگی ، هزینههایی است که برای جلوگیری از خوردگی تحمیل میشود.
پوششهای
رنگها و جلاها
سادهترین راه مبارزه با خوردگی ، اعمال یک لایه رنگ است. با استفاده از رنگها بصورت آستر و رویه ، میتوان ارتباط فلزات را با محیط تا اندازهای قطع کرد و در نتیجه موجب محافظت تاسیسات فلزی شد. به روشهای سادهای میتوان رنگها را بروی فلزات ثابت کرد که میتوان روش پاششی را نام برد. به کمک روشهای رنگدهی ، میتوان ضخامت معینی از رنگها را روی تاسیسات فلزی قرار داد.آخرین پدیده در صنایع رنگسازی ساخت رنگهای الکتروستاتیک است که به میدان الکتریکی پاسخ میدهند و به این ترتیب میتوان از پراکندگی و تلف شدن رنگ جلوگیری کرد.
پوششهای فسفاتی و کروماتی
این پوششها که پوششهای تبدیلی نامیده میشوند، پوششهایی هستند که از خود فلز
ایجاد میشوند. فسفاتها و کروماتها نامحلولاند. با استفاده از محلولهای معینی
مثل اسید سولفوریک با مقدار معینی از نمکهای فسفات ، قسمت سطحی قطعات فلزی را تبدیل به
فسفات یا کرومات آن فلز میکنند و در نتیجه ، به سطح قطعه فلز چسبیده و بعنوان
پوششهای محافظ در محیطهای خنثی میتوانند کارایی داشته باشند.
این پوششها بیشتر به این
دلیل فراهم میشوند که از روی آنها بتوان پوششهای رنگ را بر روی قطعات فلزی بکار
برد. پس پوششهای فسفاتی ، کروماتی ، بعنوان آستر نیز در قطعات صنعتی میتوانند
عمل کنند؛ چرا که وجود این پوشش ، ارتباط رنگ با قطعه را محکمتر میسازد. رنگ کم
و بیش دارای تحلخل است و اگر خوب فراهم نشود، نمیتواند از خوردگی جلوگیری کند.
پوششهای اکسید فلزات
اکسید برخی فلزات بر روی خود فلزات ، از خوردگی
جلوگیری میکند. بعنوان مثال ، میتوان تحت عوامل کنترل شده ، لایهای از اکسید
آلومینیوم بر روی آلومینیوم نشاند. اکسید آلومینیوم رنگ خوبی دارد و
اکسید آن به سطح فلز میچسبد و باعث میشود که اتمسفر به آن اثر نکرده و
مقاومت خوبی در مقابل خوردگی داشته باشد. همچنین اکسید آلومینیوم رنگپذیر است و
میتوان با الکترولیز و غوطهوری ، آن را رنگ کرد. اکسید آلومینیوم دارای تخلخل و
حفرههای شش وجهی است که با الکترولیز ، رنگ در این حفرهها قرار میگیرد.
همچنین با پدیده الکترولیز
،آهن را به اکسید آهن سیاه رنگ (البته بصورت کنترل شده) تبدیل میکنند که مقاوم در برابر
خوردگی است که به آن «سیاهکاری آهن یا فولاد» میگویند که در قطعات یدکی ماشین دیده میشود.
پوششهای گالوانیزه
گالوانیزه کردن (Galvanizing)
، پوشش دادن آهن و فولاد
با روی است. گالوانیزه ، بطرق مختلف انجام میگیرد
که یکی از این طرق ، آبکاری با برق است. در آبکاری با برق ، قطعهای که میخواهیم گالوانیزه کنیم،کاتد
الکترولیز را تشکیل میدهد و فلز روی در آند قرار میگیرد. یکی دیگر از روشهای گالوانیزه ، استفاده از فلز
مذاب یا روی مذاب است. روی دارای نقطه ذوب پایینی است.
در گالوانیزه با روی مذاب
آن را بصورت مذاب در حمام مورد استفاده قرار میدهند و با استفاده از غوطهور
سازی فلز در روی مذاب ، لایهای از روی در سطح فلز تشکیل میشود که به این پدیده
، غوطهوری داغ (Hot dip galvanizing) میگویند. لولههای گالوانیزه در ساخت قطعات مختلف ، در لوله کشی منازل و
آبرسانی و ... مورد استفاده قرار میگیرند.
پوششهای قلع
قلع از فلزاتی است که ذاتا براحتی اکسید میشود و از طریق ایجاد اکسید در مقابل اتمسفر مقاوم میشود و در محیطهای بسیار خورنده مثل اسیدها و نمکها و ... بخوبی پایداری میکند. به همین دلیل در موارد حساس که خوردگی قابل کنترل نیست، از قطعات قلع یا پوششهای قلع استفاده میشود. مصرف زیاد این نوع پوششها ، در صنعت کنسروسازی میباشد که بر روی ظروف آهنی این پوششها را قرار میدهند.
پوششهای کادمیم
این پوششها بر روی فولاد از طریق آبگیری انجام میگیرد. معمولا پیچ و مهرههای فولادی با این فلز ، روکش داده میشوند.
حفاظت کاتدی
دید کلی
|
عملیات گالوانیزاسیون ، از روشهای حفاظت کاتدی |
بطور کلی ، فلزات سه دستهاند. یک دسته ، آنهایی که مثلا طلاو پلاتین ، در مجاورت هوا اکسید نمیشوند و نیازی به
محافظت ندارند.دسته دوم
، آنهایی که وقتی در مجاورت هوا قرار میگیرند، اتمهای سطحشان اکسید میشوند، ولی
اکسید آنها مقاوم است و چسبیده به فلز باقی میماند و خود لایه محافظی برای فلز میشود.
این گونه فلزات هم نیازی به محافظت ندارند. مثل Zn ، Al ، CO ، Ni ،Sn ، Cr و نظیر
آنها.
دسته سوم فلزاتی که وقتی
سطح آنها در مجاورت هوا اکسید میگردد، اکسید آنها متخلخل است و به فلز نمیچسبد و
از بدنه فلز کنده میشود که فلز به تدریج فاسد شده ، از بین میرود؛ مثل آهن. اینگونه فلزات را به روشهای متفاوت از
زنگ زدن محافظت مینمایند، روشهایی مثل رنگ زدن ، زدن ضد زنگ ، چرب کردن سطح فلز
بوسیله یک ماده روغنی مانند گریس ،
لعاب دادن ، آب فلز کاری و حفاظت کاتدی.
اصول حفاظت کاتدی
در کنار فلز فاسد شدنی ، یک فلز با پتانسیل احیاء کمتر قرار میدهند
تا اگر این دو فلز باهم یک پیل
الکتروشیمیایی تشکیل دادند، فلز دارای E احیای بیشتر، در نقش کاتد پیل قرار گیرد و خورده نشود. در این پیل ، فلز دارای E کمتر خورده میشود و فلز مقابلش را ازخطر زنگ زدن میرهاند. این
طریقه حفاظت را حفاظت
کاتدی مینامند.
امروزه ، بدنه کشتیها ،
پایههای اسکلهها و لولههای انتقال نفت و گاز را که در زیر زمین کار میگذارند، با همین روش حفاظت مینمایند.
مثلا در کنار آهن ، فلز منیزیم قرار میدهند که منیزیم ، الکترون میدهد و خورده میشود.
آب فلز کاری
آب کاری فلزات به دو روش صورت میگیرد:
گالوانیزاسیون
|
گالوانیزاسیون به روش غوطهوری |
در این روش ، فلز فاسد شدنی را در مذاب یک فلز فاسد نشدنی فرو میبرند و بیرون میآورند تا سطح آن از یک لایه فلز فاسد نشدنی پوشیده شود. مثلا ورقههای نازک آهنی را در مذاب فلز روی فرو میبرند و بیرون میآورند تا سطح آنها از فلز روی پوشیده شود و به این طریق ورقههای آهن سفید یا آهن گالوانیزه تهیه مینمایند که در ساختن لوازمی مثلا لوله بخاری ، کانال کولر ، شیروانی منازل و از این قبیل بکار میرود. لولههای آب هم ، آهن سفید هستند.اگر ورقههای آهنی را در قلع مذاب بزنیم و بیرون آوریم و سطح آنها را قلع اندود کنیم، حلبی بدست میآید که از آن در ساختن قوطی مواد غذایی ، نظیر کنسروها استفاده میگردد.
الکترولیز
در این روش ، فلز آب گیرنده یا فاسد شدنی را بجای کاتد و فلز
پوشش دهنده را بجای آند قرار میدهند و در ظرف الکترولیز ، محلولی از یک نمک فلز آب دهنده (فلز
پوشش دهنده) را به عنوان الکترولیت میریزند.
با برقراری جریان ، اتمهای فلز آب دهنده (فلز پوشش دهنده) به صورت یون مثبت از آند
کنده میشود و از طریق الکترولیت ، بطرف کاتد یا آب گیرنده (فلز مورد آبکاری) رفته
، از آن الکترون میگیرند و مجددا به صورت فلز در آمده ، بر سطح فلز (مورد آبکاری)
مینشینند و تمامی سطح آن را میپوشانند.
به عنوان نمونه در آب فلز
کاری یک قاشق مسی در نقش کاتد و نقره در نقش آند است. قاشق مسی
را به کاتد وصل میکنیم و الکترولیت میتواند محلول نیترات نقره باشد. اتمهای نقره
به صورت یون Ag+ از ورقه نقرهای جدا شده و بسوی قاشق مسی میروند.
از آن الکترون میگیرند و به صورت اتم Ag در آمده بر سطح قاشق مینشینند.
زیرا با این که در آب ، یون H+ هم وجود دارد، یونهای Ag+ در رقابت با یونهای H+ برنده میشوند و به کاتد میروند. در رقابت میان
یونهای NO3-، OH- نیز یونهای OH- برنده شده ، به آند میروند و الکترون اضافی خود را از دست داده و
گاز اکسیژن تولید مینمایند.
|
ظرف الکتولیز |
تفاوت آهن گالوانیزه و حلبی
اگر سطح آهن سفید خراش بردارد، آهن و روی باهمپیل الکتروشیمیایی تشکیل میدهند. در این پیل ، روی خرده میشود، زیرا پتانسیل احیاء روی از پتانسیل احیاء آهن کمتر است. اما اگر سطح حلبی خراش بردارد، قلع و آهن باهم پیل الکتروشیمیایی تشکیل میدهند. در این پیل ، آهن خورده میشود، زیرا پتانسیل احیاء قلع از پتانسیل احیاء آهن بیشتر است و آهن در نقش آند پیل عمل میکند و از بین میرود که این طریقه زنگ زدن را زنگ زدن الکتروشیمیایی مینامند.
روئین شدن
باید بدانیم که آهن ، در محیط مرطوب و اکسیژندار زنگ میزند و زنگ
تولید شده ، اکسید آهن IIIآبداراست که فرمول آن را معمولا بصورت 2Fe2O3 و 3H2O مینویسند.
چون مقدار آب آن در همه موارد یکسان نیست، اغلب موارد آن را به صورت Fe2O3 و XH2O نشان میدهند.
محیط اسیدی (مثلا هوای دارای H2S و SO2) در مجاورت با فلزی که
تمایل کمتری برای از دست دادن الکترون دارد، به زنگ زدن یک فلز کمک مینماید.
روئین شدن یا پاسیو شدن بعضی از فلزات را
مربوط به تشکیل لایهای از اکسید میدانند که سطح فلز را میپوشاند و در اسید حل
نمیشود. در مورد آهن که اکسید مغناطیسی Fe3O4 تشکیل میدهد، این اکسید در بعضی اسیدها حل نمیشود.
مهندسی خوردگی
در این سلسله مقالات ، خواهیم کوشید جنبه ای از مهندسی را که به آن ««مهندسی
خوردگی»» اطلاق میشود، به خوانندگان معرفی نماییم. هدف این نوشتهها ، ایجاد
معلومان نیست، چه ، بسیاری از آنچه را که در اینجا میآید، میتوان در کتب و
مقالات تخصصی یافت، بلکه منظور اصلی ، ایجاد شناخت و آگاهی (هر چند جزئی) درباره
یکی از مشکلات صنعتی است تا دانش پژوهان در انتخاب رشتههای تحصیلی با آگاهی و
توجه بیشتری اقدام کنند.
خوردگی چیست؟
خوردگی در زبان فارسی ترجمه واژه ای انگلیسی است که معنای آن جویده شده و گاز
گرفته شده است. به نظر میرسد ظاهر قطعه خورده شده ، این تداعی معنایی را سبب شده
باشد. برای بیشتر مردم، خوردگی با مصادیقش شناخته میشود، از قبیل زنگ زدگی و سیاه
شدن قاشقهای نقرهای. در واقع خوردگی همه اینها هست، اما بهتنهایی هیچ یک نیست.
بطور مثال ، زنگ زدگی فقط به خوردگی آلیاژهای آهن اطلاق میشود.
استاندارد ایزو 8044 ، خوردگی را بدین شکل تعریف میکند:
««واکنش فیزیکی _ شیمیایی متقابل بین فلز و محیط اطرافش که معمولا دارای طبیعت
الکتروشیمیایی است و نتیجهاش تغییر در خواص فلز میباشد. این تغییرات خواص ممکن
است منجر به از دست رفتن عملکرد فلز ، محیط یا دستگاهی شود که این دو ، قسمتی از
آن را تشکیل میدهند. »»
ترمودینامیک و خوردگی
ترمودینامیک یکی از رشته های فیزیکی _ شیمی، است. یکی از ویژگیهای علم
ترمودینامیک این است که میتواند پیشبینی کند که آیا واکنشهای خاصی رخ خواهند داد
یا نه. تعیین زمانی واکنشی که ترمودینامیک ، انجام آن را پیش بینی میکند، موضوع
علم سینتیک است. خوردگی را میتوان میل ترمودینامیکی برای بازگشت به اصل خود فلز
دانست و آن را چنین توضیح داد:
فلزات اکثرا به شکل ترکیبات شیمیایی در سنگهای معدنی موجود هستند. فلز در این حالت
به خاطر وضعیت ترمودینامیکی خود ، حالت پایدار دارد، یعنی از نظر ترمودینامیکی اگر
نیرویی از خارج بر سنگ معدن وارد نشود، فلز میل دارد که در سنگ بماند و حالت
ترکیبی خود را حفظ نماید. وقتی سنگ معدن از معدن جدا میشود، طی فرآیندهای خاصی ،
فلز از سنگ استخراج میشود و به حالت فلز خالص در می آید.
عمل استخراج فلز ، از نظر شیمیایی یک فرآیند الکترون گیری یا احیا به حساب میآید.
به این ترتیب فلز موجود در سنگ معدن ، الکترون میگیرد و به حالت فلز خالص در میآید.
اما در اینجا وضعیتی ناگوار وجود دارد: الکترونهایی که طی فرآیند استخراج گرفته
شدهاند، برای فلز به شکل مهمان ناخوانده در میآیند. فلز علاوه بر الکترونهایی که
خود دارد، الکترونهای زیادتری را نیز طی استخراج به سوی خود فرا خوانده ، با مهمان
کردن الکترونهای اضافی از چنگ سنگ گریخته است. اما این مهمانان تبدیل به
ناخواستگانی شدهاند که فلز دائما در جستجوی راهی برای بیرون راندن آنهاست. به
زبان ترمودینامیکی ، بیقراری فلز را ناپایداری ترمودینامیکی مینامند.
هنگامی که فلز موفق به از دست دادن الکترون میشود، واکنش اکسیداسیون رخ میدهد و
میگویند خوردگی اتفاق افتاده است. وقتی فلز خورده شد، آنچه از واکنش باقی میماند
(اصطلاحا محصولات خوردگی) به لحاظ ترمودینامیکی پایدار خواهد بود و از این نظر
مانند فلز در حالت معدنی (در حالتی که به شکل ترکیب در سنگ معدن وجود داشت) رفتار
میکند.
جالب آنکه از نظر شیمیایی نیز محصولات خوردگی مثل سولفات آهن ، اکسید روی و غیره ،
همان ترکیباتی هستند که در سنگ معدن فلز یافت میشود.
خوردگی ، یک واکنش طبیعی
از آنچه گفته شد، میتوان نتیجه گرفت که خوردگی یک واکنش طبیعی است و انجام میشود. اما چنانکه خواهیم دید، خوردگی دارای زیانهای بسیاری است که ما را وادار میکند تا ترجیح دهیم این واکنش انجام نشود. انجام نشدن خوردگی مثل آن است که بخواهیم آبشاری به جای آنکه از بالای صخره به پایین بریزد، از پایین به بالا بریزد.
خوردگی، زیانها و روشهای کنترل آن
یکی از مهمترین عوامل تخریب تجهیزات صنعتی، پدیده ی خوردگی است که به عنوان یکی از
زیانبارترین آفتهای صنایع مطرح میگردد. این زیانها به حدی اهمیت دارد که تحقیق
در حوزههای مربوط به فناوریهای کنترل خوردگی، بخش عظیمی از پژوهشها و تحقیقات
کشورهای پیشرفته را به خود اختصاص داده است. این مطالعات به تدوین استراتژیها,
قوانین، آیین¬نامهها و روشهای مؤثری در زمینه ی پیشگیری و رفع اثرات خوردگی منجر
شده که تحت عنوان «مدیریت خوردگی» مورد مطالعه قرار میگیرند. در کشور ما نیز به
دلیل جایگیری صنایع نفت، گاز و پتروشیمی، در مناطق مستعد پدیده ی خوردگی, بررسی
این پدیده و مدیریت آن، از اهمیت فوقالعادهای برخوردار میباشد:
خوردگی، فرآیندی طبیعی است که فلزات را مورد حمله قرار میدهد. از آنجایی که
فلزات، مصرف گستردهای در جهان امروزی دارند، خوردگی تبدیل به پدیدهای شده که
اطراف ما را احاطه کرده است. وسایل خانه، اتومبیل، تجهیزات صنعتی و لولههای نفت و
گاز مورد حمله خوردگی قرار میگیرند و این پدیده ضررهای مالی فراوانی را موجب میگردد.
به عنوان مثال, مساله ی خوردگی در کشور کانادا در فاصله زمانی ۱۹۷۷ تا ۱۹۹۶، ۱۰ بار باعث نشتی خطوط
لوله و ۱۲ بار باعث انفجار گردیده که از جهاتی اهمیت این موضوع را تا حدی
آشکار میسازد. گزارشات خرابیهای حاصل از خوردگی نشان میدهد که علل وقوع این
پدیده عمدتاً بر اثر کوتاهیهای مصیبتبار در لولهکشیها و ساخت و نصب تجهیزات
میباشد که منجر به انفجار، آتشگرفتن و منتشرشدن مواد سمی در محیط زیست میگردد.
علاوه بر آن مخارجی نظیر، جایگزینکردن تجهیزات خورده شده، تعطیلی و خاموشی واحدها
بهدلیل جایگزینی تجهیزات خورده شده، ایجاد اختلال در فرآیندها بهدلیل خوردگی
تجهیزات و عدم خلوص محصولات فرایندی به دلیل نشت ناشی از خوردگی در اتلاف محصولات
مخزنهایی که مورد حمله خوردگی قرار میگیرند، از مهمترین هزینهها و زیانهای
حاصل از خوردگی میباشد.
ضرر سالانه ی اثرات خوردگی در ایالات متحده و اروپا حدود ۳.۱ درصد تولید ناخالص
داخلی برآورد میگردد که طبق آمار، خسارات خوردگی که طی ۲۲ سال گذشته در صنایع
آمریکا رخ داده، چیزی حدود ۳۸۰ میلیارد دلار میباشد. میانگین سالانه
این خسارتها حدود ۱۷ میلیارد دلار است که از کل هزینه ی سوانح طبیعی از قبیل زلزله، سیل
و آتشسوزی در این کشور بیشتر میباشد.
از هزینههای فوقالذکر (۳۸۰ میلیارد دلار)، ۷ میلیارد دلار سهم
لولههای انتقال مایعات و گازها، ۹.۴۷ میلیارد دلار هزینه ی خوردگی در
واحدهای فراورش و ۶.۸ میلیارد دلار متعلق به صنایع پالایشگاهی و مجتمعهای گاز و پتروشیمی
میباشد. همچنین بنابر آمار ارائه شده ۱۵ تا ۲۰ درصد از نشتیها در
تاسیسات صنعت نفت بهدلیل خوردگی میباشد.
پژوهشها نشان میدهد با رعایت ضوابط و اصول مربوطه میتوان از ۷۰ درصد این خسارتها
جلوگیری کرد. طبق گزارش انستیتو باتل با اعمال ساده ی دانش و تکنولوژی موجود، از
یک سوم هزینههای خوردگی صنایع جلوگیری به عمل میآید. نکته ی دیگری که غالباً
مورد غفلت قرار میگیرد این است که خسارات غیرمستقیم خوردگی در برخی موارد به
مراتب بیشتر از خسارات مستقیم آن میباشد. بهعنوان نمونه، تعویض پروانه ی پمپ
سانتریفوژ نه تنها هزینهای برای تعمیر خود قطعه ایجاد میکند، بلکه قطع جریان در
فرآیند، باز و بستهشدن پمپ و هزینه دستمزد را نیز بهدنبال دارد.
در کنار این خسارات، هدررفتگی و تضییع مواد و آلودگیهای ناشی از آن که در نتیجه
خوردگی بهوجود میآید، باعث بروز نتایج وخیمی در رابطه با ایمنی و محیط زیست میگردد.
تحلیل دادههای حاصل از ضایعات هیدروکربنها نشان میدهد که خوردگی به لحاظ آماری
دومین عامل ایجاد این هدررفتگی میباشد. اهمیت موارد ذکرشده به حدی است که در
قوانین فدرال ایالات متحده، بر لزوم نصب و ارائه راهکارهای کنترل خوردگی بهوسیله
متصدیان خطوط لوله تاکید گردیده و عدم پیروی از این قوانین مشمول مجازاتهای مدنی
و جنایی شده است. همچنین در سایر صنایع از جمله نفت، گاز و پتروشیمی نیز راهکارهای
علمی، تکنولوژیکی و حقوقی جهت جلوگیری از خطرات و هزینههای خوردگی در دست مطالعه
و تصویب میباشد.
پیشگویی آهنگ خرابی تجهیزات در اثر خوردگی و تخمین هزینههای آن عنصری نامعین است
که میتوان با استفاده از سیسستمهای مدیریت خوردگی تا حدودی آن را کنترل نمود.
مدیریت خوردگی با هدف صیانت از سرمایه، مسئولیت کنترل خوردگی و روشهای پایش و
حفاظت تاسیسات در تمامی جنبهها را جهت پایداری و پویایی بهعهده دارد و همواره از
ابزار و روشهای پیشرفته در رسیدن به این مقصود بهره میگیرد.
بهوسیله ی مدیریت خوردگی، فرآیند خوردگی از ابتدای مرحله طراحی تاسیسات تا هنگام
سرویسدهی آنها به صورت فعال مدیریت میگردد. به عنوان مثال یک مهندس طراح، از
طریق این مدیریت از اطلاعات لازم در زمینه ی خوردگی برخوردار میگردد تا سازههایی
را با عمر مفید و طولانی طراحی نماید یا با استفاده از اطلاعات بهدست آمده از
خوردگیهای رخداده در طراحیهای پیشین، مراحل بعدی کار را اصلاح کند.
مدیریت خوردگی به ارائه استراتژیهای پیشگیرانه و برداشتن گامهای راهبردی در دو
حوزه ی فنی و غیرفنی میپردازد. سر فصل هایی که در حوزههای غیر فنی به عنوان
استراتژیهای پیشگیرانه دنبال میشود به شرح زیر میباشد:
۱) افزایش آگاهی از هزینههای هنگفت
خوردگی و صرفهجویی در این هزینهها موجب بهکارگیری صحیح فناوریهای موجود و کاهش
هزینهها میگردد. از اینرو, بسیاری از مشکلات خوردگی در نتیجه فقدان آگاهی از
مدیریت خوردگی و مسئولیتپذیری اشخاص در تبادل عملیات، بازرسی، تعمیر و نگهداشت
سیستم مهندسی میباشد.
۲) تغییر خط مشیها، آییننامهها، استانداردها و شیوههای مدیریتی جهت
کاهش هزینههای خوردگی به واسطه مدیریت صحیح خوردگی که به کنترل مؤثر آن میانجامد
و باعث اجرای ایمنتر و قابل اعتمادتر عملیات و افزایش عمر مفید تاسیسات و
تجهیزات میشود.
۳) اصلاح و تعمیم آموزش کارکنان جهت معرفی و بازشناسی کنترل خوردگی که
مستلزم وارد نمودن واحدهای درسی پیشگیری و کنترل خوردگی در برنامههای تحصیلی و
مدیریتی میباشد.
۴) تغییر و اصلاح کژاندیشی و باور غلط تسلیمپذیری در مقابل خوردگی و
اتخاذ تصمیمهای جدید در راستای جلوگیری از این پدیده.
همچنین استراتژیهای پیشگیرانه در حوزههای فنی نیز از اهمیت بالایی برخوردار میباشند،
برخی از این استراتژیها بدین ترتیب میباشد:
۱) ارتقای روشهای طراحی و استفاده از روشهای طراحی پیشرفته به منظور
مدیریت بهتر خوردگی که مانع از بروز هزینههای خوردگی قابل اجتناب میگردد. برای
تحقق این راهبرد لازم است روشهای طراحی تغییر کند و بهترین فناوریهای خوردگی در
دسترس طراحان قرار گیرد. میزان عملکرد خوردگی نیز در معیار طراحی وارد شده و هزینه
طول عمر تجهیزات تجزیه و تحلیل گردد.
۲) ارتقای روشهای پیشبینی عمر تجهیزات و ارزیابی عملکرد آنها از طریق
آشنایی با فناوریهای خوردگی جدید.
۳) بهبود فناوریهای خوردگی از طریق تحقیق و توسعه.
میتوان با استفاده از مدیریت خوردگی و بهکارگیری روشهای علمی و دستاوردهای جدید
تکنولوژی، خوردگی را در بسیاری از صنایع کشور کنترل نمود. این امر مستلزم ایجاد
آگاهی و عزم جدی برای پیشگیری و کنترل خوردگی در میان مدیران و کارشناسان میباشد.
نتیجه:
با توجه به گستردگی و شرایط خاص جغرافیایی منطقهای که بخش اعظم تاسیسات نفت و گاز
کشور در آن قرار دارد، مسئله خوردگی در صنعت نفت ایران از اهمیت خاصی برخوردار میباشد.
اعمال درست و دقیق مدیریت خوردگی و استفاده از تکنولوژیهای جدید در این حوزه میتواند
از بروز سالانه میلیونها دلار خسارت به این مراکز جلوگیری کند.
اهمیت مسئله خوردگی در صنعت نفت جنبه دیگری نیز دارد؛ تاسیسات نفتی، گازی و
پتروشیمیایی کشور در حال توسعه است و لحاظ قواعد مدیریت خوردگی در طراحی و ساخت
کارخانجات و تجهیزات مورد استفاده میتواند از بروز خسارات هنگفتی در آینده
جلوگیری کند.
با وجود اهمیت این مسئله، به نظر میرسد قواعد و قوانین مدیریت خوردگی و استفاده
از تکنولوژیهای روز جهت افزایش مقاومت در برابر خوردگی هنوز جای خود را در فعالیتهای
اجرایی به شایستگی باز نکرده است و مورد اهتمام جدی قرار نمیگیرد. بررسی ابعاد
این موضوع و اهمیت آن یکی از اقدامات اساسی برای گشودن جایگاه شایسته این پدیده در
برنامهریزی فعالیتهای اجرایی است. شناخت اهمیت این مسئله و استراتژی بنگاههای
توسعهیافته در این زمینه، میتواند سرفصلی برای حرکت در مسیر رشد تکنولوژی و دانشمدیریت
خوردگی باشد.
تحلیل موضوع عدم ارایه خسارات خوردگی
در ایران :
مطالعه هزینههای خوردگی در چند کشور که با تلاشهای گسترده و رسمی و یا تلاشهای
غیررسمی و کم دامنه انجام شده است، نشان میدهد که
هزینههای خوردگی در محدوده 2 تا 5 درصد درآمد ناخالص ملی (GNP) کشورها قرار گرفته است. متاسفانه هنوز در ایران آماری رسمی در
مورد هزینههای خوردگی استخراج نشده است. از این رو، سیاستگذاران صنعتی کشور با
ابعاد ضررهای اقتصادی این پدیده آشنایی کافی ندارند و ممکن است در سیاستگذاری ها به خطا بروند. در این مقاله به لزوم
استخراج این آمار و تجربه کشورهای دیگر در این زمینه پرداخته ایم و در انتها این سئوال را مطرح کرده ایم که متولی استخراج آمار هزینههای خوردگی در کشور چه سازمان یا
ارگانی است؟
چرا استخراج آمار هزینههای خوردگی لازم است؟
خوردگی پدیدهای بسیار ناخوشایند است؛ پدیدهای که سرمایههای یک صنعت، انرژی یک
کشور و اقتصاد یک ملت را خورده و از بین میبرد. خوردگی پدیدهای است با ابعاد
گسترده؛ چراکه هرجا هوا یا مایعی وجود داشته باشد، خوردگی نیز وجود خواهد داشت.
پدیدهای که بر اساس آمار رسمی کشورهای پیشرفته معادل دو تا پنج درصد درآمد ناخالص
ملی، به اقتصاد آنها زیان وارد میکند. میزان این خسارت به حدی است که اگر
استراتژی معقولی در برابر آن اتخاذ نشود، میتواند یک کشور را با مشکل مواجه کند.
استخراج آمار هزینههای خوردگی چه
فوایدی دارد؟
سه دلیل مهم کشورهای پیشرفته را قانع کرده تا این آمار استخراج کنند.
1) ایجاد پتانسیلهایی برای کاهش هزینهها و کاهش مصرف منابع و انرژی
بر اساس گزارشی در انگلستان، میتوان هزینههای خوردگی صنعت حمل و نقل این کشور را
حدود 29 درصد کاهش داد. این رقم در صنایع دریایی به میزان 20 درصد و در صنعت نفت و
مواد شیمیایی این کشور 8 درصد است. با توجه به آمار ارایهشده در سال 1970، کل
هزینه های خوردگی در این کشور سالانه حدود 3/1 میلیارد پوند است که میتوان حدود
310 میلیون پوند آن را کاهش داد.
2) بهدست آوردن فاکتورهایی برای کاهش هزینهها
با استفاده از گزارش ارایهشده در مورد خوردگی در انگلستان، 16 فاکتور مختلف برای
کاهش هزینههای خوردگی استخراج شده است. که بعضی از آن فاکتورها عبارتند از:
1- بهبود طراحی با استفاده از روشهای کنونی؛
2- افزایش آگاهی صنایع از خطرات خوردگی؛
3- استفاده از مواد جدید برای کاهش هزینه های خوردگی؛
4- استانداردسازی تجهیزات.
3) اتخاذ استراتژیهایی برای کنترل خوردگی
با تکیه بر این آمار می توان با تدوین استراتژی برای مبارزه با خوردگی، هزینههای خوردگی را
به مقدار زیادی کنترل کرد و کاهش داد.
کشورهایی که آمار خوردگی را استخراج کردهاند
کشورهای مختلفی مطالعات
هزینههای خوردگی را انجام دادهاند. قدیمیترین مطالعه را پروفسور Uhlig در آمریکا در سال 1949 انجام داد. وی کل
هزینههای خوردگی را با جمع کردن هزینههای مواد و روشهایی که برای کنترل خوردگی
استفاده میشود، بهدست آورد. گزارش سال 1949، با انجام مطالعات ملی در کشورهای
ژاپن، آمریکا و انگلستان در سال 1970 پیگیری شد.
در سال 1977 در ژاپن بر اساس روش Uhlig و در سال 1978 در آمریکا توسط
(Battelle Columbus laboratories and National Bureau of Standards)
Battelle-NBS ، مطالعاتی برای برآورد
هزینة مستقیم خوردگی با استفاده از مدل اقتصادی Input/Output انجام گرفت. این مدل بعداً در دو کشور دیگر،
استرالیا در سال 1983 و کویت در سال 1995، مورد استفاده قرار گرفت.
در جدول زیر هزینههای خوردگی کشورهایی که این آمار را استخراج کردهاند، آورده
شده است. این آمار نشان میدهد که هزینه ملی خوردگی بین 1.5 تا 5.2 درصد درآمد
ناخالص ملی تغییر میکند.
کشور سال هزینه خوردگی کل درصد GNP
آمریکا 1949 5.5 میلیارد دلار 1/2
هند 1960 320 میلیون دلار ___
فنلاند 1965 54 میلیون دلار ___
آلمان غربی 1967 6 میلیارد دلار 3
انگلستان 1970 1.365 میلیارد پوند 5/3
ژاپن 1974 9.2 میلیارد دلار 8/1
آمریکا 1975 70 میلیارد دلار 2/4
استرالیا 1982 2 میلیارد دلار 5/1
کویت 1995 1 میلیارد دلار 2/5
آمریکا 1998 279 میلیارد دلار 2/3
متولی استخراج آمار هزینه های خوردگی کیست؟
ایران کشوری با اتمسفر خورنده و نیمه صنعتی است و به احتمال زیاد، درصد هزینه های خوردگی نسبت به GDP
در کشور ما در مقایسه با سایر کشورها بالاست. متاسفانه در کشوری که دارای ذخایر
نفتی زیاد و صنایع مختلف مرتبط با آن است (با توجه به خورندگی بالای نفت ایران)،
هنوز آمار رسمی در مورد خوردگی نمی توان یافت. انجمن خوردگی که میتواند یکی از متولیان این امر
(استخراج آمار هزینه های خوردگی) باشد، نتوانسته است به وظیفة خود به خوبی عمل کند و فقط
در یک تحلیل ساده، آماری ارایه کرده که آن آمار خود جای تأمل و بحث دارد. استخراج
آمار خوردگی در ایران کاری فراتر از این است که فقط از عهده یک سازمان و حتی یک
وزاتخانه برآید.
در این میان وظیفه وزارت نفت، که حدود 10تریلیون تومان سهم در درآمد ناخالص ملی
دارد، بسیار سنگین است. از طرف دیگر، وظیفة وزرات صنایع و معادن نیز که حدود
11تریلیون تومان تولید ناخالص ملی را تحت پوشش دارد نیز بسیار سنگین است؛ ضمن آنکه
این وزارتخانه متولی کل صنعت کشور نیز هست. وظیفه وزرات کشاورزی که تولید ناخالص
ملی معادل 8 تریلیون تومان را تحت پوشش دارد نیز سنگین است.
اما شاید هیچیک از این دستگاهها را به تنهایی نتوان متولی این مهم نمود و همکاری
این سه وزراتخانه و حتی ارگانهای دیگر مورد نیاز باشد. به نظر میرسد که سازمانی
همچون سازمان بهینهسازی مصرف انرژی نیز باید ایجاد شود که البته با اعمال مدیریت
کارآمد و با استفاده از روشهای ترویجی، در جهت کاهش هزینههای خوردگی تلاش کنند؛
این سازمان نیز میتواند در تهیه آمارهای خوردگی کشور نقش مهمی ایفا کند.